برای نوشتن درباره عاشورا باید به سراغ ناشنیدهها برویم
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۳۷۳۰۴
نویسنده رمان «احضاریه» میگوید: نویسندهای که میخواهد درباره عاشورا بنویسد باید به سراغ ناشنیدهها برود و از منظر انسانی به ماجرا بنگرد.
به گزارش ایران اکونومیست به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، هشتمین نشست از سلسله نشستهای «تکیه کتاب» با عنوان «راهپیمایی اربعین در ادبیات داستانی با نگاهی به رمان احضاریه» با حضور هادی خورشاهیان و مهدی کفاش در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای این نشست، هادی خورشاهیان با بیان اینکه نوشتن درباره ادبیات عاشورایی کار سختی است، گفت: به عنوان یک نویسنده زمانی که بخواهید درباره ادبیات دینی به عنوان حوزهای که مردم با آن از طریق منبر، برنامههای صدا و سیما و... آشنایی نسبی دارند، بنویسید کار سخت میشود. زمانی که نویسنده درباره عاشورا و امام حسین(ع) یا درباره امیرالمومنین(ع) کتاب مینویسد، چون مردم اطلاعات وسیعی درباره آنها دارند، پرسشهای زیادی نیز برایشان مطرح میشود که نویسنده باید بتواند به آنها پاسخ دهد.
او تخیل و آفرینش را ابزار نویسنده دانست و گفت: پژوهش کار نویسنده نیست. نوشتن دشواریهای زیادی برای نویسنده دارد زیرا میخواهد یک اثر دسته اول بنویسد. نویسنده رمان عاشورایی باید مطالعه دینی و تاریخی داشته باشد تا بتواند از حس و حال، یا (آن) شاعرها برخوردار باشد و از روایتهای مختلف در رمان عاشورا استفاده کند، زیرا برخی از این روایتها زاویه دید جدیدی را پیشروی مخاطب قرار میدهد.
این نویسنده بیان کرد: نویسندگان در بیان وقایع عاشورا باید از توهم دانایی فاصله بگیرند و به سراغ تحقیق، پژوهش و مطالعه بروند. در روایت تاریخی کتاب «احضاریه» به مطالب جدیدی که در آثار دیگر مغفول مانده پرداخته شده است؛ در این اثر درباره همسر حضرت زینب(س) نیز بحث شده که در زمان واقعه عاشورا کجا بوده است. این کتاب به یک روایت امروزی و جدیدی میپردازد که در آن پسری به نام مسعود قصد دارد به سفر اربعین برود و خواهری به نام عارفه دارد. مسعود در میان سفر متوجه میشود که آنکه باید به این سفر میآمد عارفه است نه خودش و سپس جای آن دو عوض میشود که زاویه دید جدیدی است و اشاره میکند که در کربلا چه کسی باید حضور داشته باشد. این اثر ۲۲۰ صفحه دارد و به خوبی توانسته از زاویه دیدهای مختلف به عاشورا نگاه تازه داشته باشد.
خورشاهیان گفت: رمان عاشورایی باید به گونهای نوشته شود که برای نوجوان امروزی جذابیت داشته باشد و برای آشنایی این گروه سنی با این واقعه عظیم حتی میتوانیم رمان علمی و تخیلی بنویسیم. در رمان «احضاریه» برخی از کشف و شهودها برای من به عنوان خواننده کتاب باورپذیر نبود؛ به عنوان مثال خواب عارفه درباره حضرت زینب (س) و ریخته شدن آبی که تحفهای از حضرت زینب(س) است بر لیوان باورپذیر نبود. همچنین حکایت پیرمردی که در اتوبوس به مسعود میگوید آنچه رخ داده از آن خواب سرچشمه میگیرد نیز منطق داستانی ندارد. فرق داستان با شعر این است. در شعر محتشم کاشانی «باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» مباحث عاطفی مطرح می شود و بحث حماسی در میان نیست. در منبر و هیئت نیز از زوایه عاطفی به ماجرا نگاه می شود.
هادی خورشاهیان در پایان گفت: زمانی که می خواهیم درباره واقعه عاشورا به نتایج درستی برسیم، باید گروهی از پژوهشگران به تحقیق و نگارش اثر تاریخی درباره عاشورا با محوریت وقایع پیش و پس از آن روز بپردازند تا نویسندگان بتوانند از آنها در نگارش آثار این حوزه بهره ببرند.
در ادامه این نشست مهدی کفاش با بیان اینکه رمان«احضاریه» به بهانه پیادهروی اربعین به وقایع ماجرای کربلا می پردازد، گفت: پیاده روی اربعین فاصله هشتاد کیلومتری است که فرصت تأمل و تعمق ایجاد میکند. این رمان به ماجرای تأمل اشاره دارد.
این نویسنده با بیان اینکه توهم دانستگی درباره واقعه عاشورا بر ما احاطه پیدا کرده است، گفت: تصور میکنیم با نشستن پای منبر و خواندن کتاب روضه و تماشای برنامههای تلویزیونی به درک واقعی از قیام امام حسین (ع) رسیدهایم. این امر موجب میشود نویسنده به سراغ تجربههای جدید نرود و از آنات و لحظههای ناب غافل شود. به عنوان مثال کمتر کسی به شخصیت ضحاک بن عبدالله مشرقی پرداخته است. او در کربلا با امام حسین (ع) شرط کرد تا زمانی در کنار امام میماند که برای امام نفع داشته باشد. این فرد از میدان نبرد خارج شد اما به عنوان یکی از راویان واقعه عاشورا شناخته شد.
مهدی کفاش در پایان تصریح کرد: روایت کربلا مردانه است درحالی که باید در روایتها نگاه زنانه نیز لحاظ شود. کتاب «نامیرا» به عاشورا نمیپردازد و محوریت داستان با حوادث کوفه پیش از عاشوراست ولی رمان «احضاریه» به روز عاشورا اختصاص دارد. رمان «نامیرا» نوشته صادق کرمیار در مرز داستان و فیلمنامه قرار دارد و در آن با ماجرایی که چند شخصیت محدود در آن حضور دارند مواجه هستیم. این کتاب وارد احساس نمیشود و به ما فرصت می دهد برداشت خودمان را از واقعه داشته باشیم و خواننده دچار شک میشود که در این کتاب حق با چه کسی است. نویسنده در این رمان خواننده را وارد فضای پرهرج و مرج کوفه میکند. نویسندهای که میخواهد درباره عاشورا بنویسد، باید به سراغ ناشنیدهها برود و از منظر انسانی به ماجرا بنگرد.
سلسله نشستهای «تکیه کتاب» با محوریت نهضت حسینی در خانه کتاب و ادبیات ایران در حال برگزاری است.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: نشستهای تکیه کتاب ، اربعین حسینی ، اربعین 1401
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: نشست های تکیه کتاب اربعین حسینی اربعین 1401 درباره عاشورا واقعه عاشورا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۳۷۳۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پل آستر درگذشت
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتدپرس، پل آستر نویسنده مشهوری که ۳۴ عنوان کتاب در کارنامه دارد و تقریبا بیشترشان به فارسی ترجمه و منتشر شدهاند، بر اثر ابتلا به سرطان در ۷۷ سالگی از دنیا رفت.
وی علاوه بر کتابهایی چون «سه گانه نیویورک»، فیلمنامه نویس «دود» وین وانگ و کارگردان فیلم «لولو روی پل» بود.
آستر با انتشار اولین کتابش با عنوان «اختراع انزوا» با تحسین منتقدان روبه رو شد.
جایگاه او به عنوان یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکایی با مجموعهای از سه داستان مرتبط با هم که به عنوان «سهگانه نیویورک» منتشر شد، تثبیت شد. این ۳ کتاب شامل «شهر شیشه ای» (۱۹۸۵)، «ارواح» (۱۹۸۶) و «اتاق قفل شده» (۱۹۸۶) هستند. کتابهای سهگانه برای پرداختن به پرسشهای اگزیستانسیال، با موضوع رمان پلیسی بازی میکنند.
جویس کارول اوتس، رماننویس، در سال ۲۰۱۰ نوشت، آستر برای «داستانهای پست مدرنیستی بسیار شیک و معماییاش که در آن راویها بندرت قابل اعتماد هستند و بستر داستان دایم در حال تغییر است، شناخته شد».
داستان های او اغلب با مضامین تصادف، شانس و سرنوشت بازی می کنند. بسیاری از قهرمانان او خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیتهایی از رمانهای اولیه دوباره در رمانهای بعدی ظاهر میشوند.
منتقد مایکل دیردا درباره آثار آستر مینویسد: از زمان «شهر شیشهای»، اولین جلد از سهگانهاش در نیویورک، آستر سبکی شفاف و اعترافی را به کمال رساند، سپس از آن برای نشان دادن قهرمانان سرگردان در دنیایی به ظاهر آشنا استفاده کرد که به تدریج با تهدیدهای مبهم و توهم احتمالی، مملو از ناراحتی فزاینده میشوند.
آستر خالق ۱۸ رمان بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شده اند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.
او بعدها خودش فیلمنامههایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو شروع شد. وی با این فیلمنامه جایزه معتبر ایندپندنت اسپرایت را برای بهترین فیلمنامه اول کسب کرد.
همکاری او با وانگ ادامه پیدا کرد و این دو به طور مشترک دنبالهای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کردند که دوباره کایتل و اسپوزیتو به همراه لو رید، میرا سوروینو و مدونا در آن بازی کردند. آستر در نوشتن فیلمنامه «مرکز جهان» اثر وانگ نیز نقش دارد.
سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.
رمان «۴۳۲۱» آستر در سال ۲۰۱۷ در فهرست نهایی جایزه من بوکر قرار گرفت.
کد خبر 6093756